Deutsch Persisch Wörterbuch - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About | Careers
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Begriff hier eingeben!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 43 (7895 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
Deutsch Persisch Menu
Entwicklungsverlauf {m} U روند تکامل
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Search result with all words
Tektonik {f} U جنبش کلی و روند تکامل پوسته [سخت] زمین
Other Matches
Entwicklungsverlauf {m} U سیر تکامل
Embryonalentwicklung {f} U تکامل جنینی
Entwicklungsgeschichte {f} U تاریخ تکامل
entwickeln U تکامل یافتن
Entwicklungstheorie {f} U نظریه تکامل
Entwicklungsbeschleunigung {f} U سرعت تکامل
Entwicklungsphase {f} U مرحله تکامل
Abstammungslehre {f} U تئوری تکامل
Abstammungslehre {f} U نظریه تکامل
Entwicklungsgang {m} U سیر تکامل
Entwicklungsstufe {f} U مرحله تکامل
Geschichte {f} von etwas U نگارش تکامل تاریخی
Entwicklungsperiode {f} U دوره تحول و تکامل
Entwicklung {f} U تکامل [فرگشت] [جانوران و گیاهان]
Evolution {f} U تکامل [فرگشت] [جانوران و گیاهان]
Die Geschichte der römischen Kaiser. U نگارش تکامل تاریخی قیصرهای رومی.
Tendenz {f} U روند
Ablauf {m} U روند
Strömung {f} U روند
Trend {m} U روند
Verhandlungsverlauf {m} U روند مذاکرات
Ausführungsweise {f} U روند [پردازه] [شیوه] [روش]
Art und Weise {f} U روند [پردازه] [شیوه] [روش]
Modalität {f} U روند [پردازه] [شیوه] [روش]
das Verfahren abkürzen U جریان روند را کوتاه کردن
Vorgehensweise {f} U روند [پردازه] [شیوه] [روش]
eine Runde weiterkommen U یک روند جلو رفتن [ورزش]
in die nächste Runde kommen U یک روند جلو رفتن [ورزش]
Wahl {f} U انتخابات [روند و نتیجه] [سیاست]
einen Lernprozess durchmachen U دوره روند آموزشی را گذراند
ins Stocken bringen U به توقف آوردن [مثال روند کاری]
apothekenübliche Produkte U کالاهایی که معمولا در داروخانه بفروش می روند
etwas auf Eis liegen <idiom> U در حال توقف بودن چیزی [روند کاری]
Wie sind die Abholmodalitäten bei ...? U روند جمع آوری برای ... چه [جور] است ؟
Diese Gespräche sind für die Zukunft des Friedensprozesses entscheidend. U این مذاکرات برای آینده روند صلح بسیار مهم [حیاتی] هستند.
vergüten U سخت کردن [روند گرمایش و سرمایش آهسته جهت سفت شدن و کاهش شکنندگی] [فلزات] [مهندسی]
ausglühen U سخت کردن [روند گرمایش و سرمایش آهسته جهت سفت شدن و کاهش شکنندگی] [فلزات] [مهندسی]
tempern U سخت کردن [روند گرمایش و سرمایش آهسته جهت سفت شدن و کاهش شکنندگی] [فلزات] [مهندسی]
anlassen U سخت کردن [روند گرمایش و سرمایش آهسته جهت سفت شدن و کاهش شکنندگی] [فلزات] [مهندسی]
Jemands Pläne durchkreuzen U آرام آرام متوقف کردن کار کسی [روند کاری]
Die sequenzierung U تعین ساختار پی در پی در یک روند، ترتیب متوالی ،به ترتیب،پشت سر هم،
Recent search history Forum search
There is no search result on forum.
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Deudic.com